تلاش در شناخت علي عليه السلام نفوذ به گنجينهاي است كه هر قدر در آن غور كنيم و به ميزان معرفتمان كسب فيض نماييم، اندازه توانمان را از برداشتههايمان اعلان كردهايم؛ گرچه تا ابد از حجم و عمق اين گنجينه غافليم.
علي عليه السلام اقيانوس بيكرانهاي است كه غواصان بيرقيب فقط در ساحل آن اقدام به كاوش و غوص نمودهاند؛ سير در اين اقيانوس را فقط آفريننده آن و كشتييي چون اديان الهي و ناخداهايي چون پيامبران را ميخواهد.
علي عليه السلام كيست، چيست، چگونه است، از كدام سو به ايشان نگاه كنيم، ابعاد وجودياش را چطور مطالعه كنيم؟ آيا در دسترس است، قابل ارتباط است، براي حال است يا براي آيندهاي دور؟ اگر زمانهاش او را نشناخت و درك نكرد، آيا هنوز هم اين گونه است يا باز هم هزار سال ديگر از زمانه جلو است؟ آيا براي انسان قرن بيست و يكم، در جوامع مختلف كه از نظر هويت گم گشتهاند به عنوان الگويي مطمئن ميتواند مطرح باشد، آيا الگوي كاملي است؟
اينك كه از هر طرف در محاصره ”ايسم“ها قرار گرفتهايم به كدام مكتب اتكا كنيم تا از منظر آن، الگويي را مورد اعتماد بيابيم و بر ريسمانش چنگ بزنيم؟
استاد فرزانه، زندهياد شهيد آيتالله مرتضي مطهري در سلسله مباحثي كه در كتاب انسان كامل جمعآوري شده با مطالعه عميق در مكاتب مختلف، ديدگاههاي شخصيتهايي از جمله فرانسيس بيكن، رنه دكارت، فردريك نيچه، چارلز داروين، زيگموند فرويد، الكسيس كارل، كارل ماركس، نيكولوماكياول، برتراند راسل، ژان پل سارتر، مهاتما گاندي، ويل دورانت، بنيتو موسوليني، انيشتن و بركسون را مورد نقد قرار داده و نظرات بزرگاني چون ارسطو، افلاطون، اقبال لاهوري، ابوسعيد ابوالخير، بوعلي سينا، سقراط، سهروردي، حافظ، سعدي، شهيد اول (محمد بن مكي)، شهيد ثاني (زينالدين بين علي)، صدرالمتألهين (محمدابن ابراهيم)، ابوالقاسم فردوسي، علامه طباطبايي و ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي را نسبت به انسان و ابعاد وجودي آن مد نظر قرار داده و در نتيجهگيري، ما را به سوي شناخت انسان كامل سوق داده است.
ايشان ميفرمايد شناختن انسان كامل يا انسان نمونه از ديدگاه اسلام براي ما مسلمين واجب و حكم مدل، الگو و سرمشق را دارد؛ يعني اگر بخواهيم يك مسلمان كامل باشيم و تحت تربيت و تعليم اسلامي به كمال انساني خود برسيم، بايد بدانيم كه انسان كامل چگونه انساني است و انسان كامل چگونه مشخصاتي دارد تا بتوانيم خود و جامعه خود را آن گونه بسازيم.
شناخت انسان كامل از نظر اسلام دو راه دارد، يك راه اين است كه ببينيم در قرآن و سنت، انسان كامل را چگونه توصيف كردهاند و راه دوم اين است كه افراد عينييي را بشناسيم كه مطمئن هستيم آنها آنچنان كه اسلام و قرآن ميخواهد ساخته شدهاند و وجود عيني انسانهاي كامل اسلامي هستند. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نمونه انسان كامل و علي عليه السلام نمونه ديگري از انسان كامل است.
انساني كامل است كه عقل، عشق، محبت، عدالت، حكومت، عبادت، آزادي و انواع ديگر ارزشها در حد اعلي و هماهنگ با يكديگر در او رشد كرده باشد، علي عليه السلام چنين انساني است.
شناخت شناسنامهاي علي عليه السلام، شناخت علي نيست، شناخت انسان كامل نيست، شناخت علي عليه السلام، يعني شناخت شخصيت علي عليه السلام، نه شخص علي عليه السلام. در حدي كه شخصيت جامع علي عليه السلام را بشناسيم، انسان كامل را شناختهايم و در هر حدي كه انسان كامل را عملاً، نه اسماً و لفظاً، امام و پيشواي خود قرار دهيم، راه او را برويم، تابع و پيرو او باشيم و كوشش كنيم كه خود را بر طبق اين نمونه بسازيم، انسان كامل را شناختهايم.